زیستــ شناسیــ




   زیستــ شناسیــ


   
موضوعات مطالب
نويسندگان سایتــ
آمار
»تعداد بازديدها:

طراح قالب

Template By: LoxBlog.Com

» نکات فصل هفت و هشت زیست سال سوم

  • 1- ميزان شباهت فرزندان به والدين و ديگر اعضاي خانواده ، به نوع توليد مثل بستگي دارد.
  • 2- توليد مثل انواع گوناگون دارد كه دو نوع اصلي آن عبارتند از 1- توليد مثل غير جنسي و 2- توليد مثل جنسي
  • 3- در توليد مثل غير جنسي :
  • a. فقط يك والد شركت دارد كه يك نسخه از تمامي ژن هاي خود را به قرزندان خود منتقل مي كند.
  • b. در اين نوع توليد مثل ، سلول هاي هاپلوئيد مثل گامت ها ، با هم ادغام نمي شوند.
  • c. در اين نوع توليد مثل فردي كه به وجود مي آيد يك كلون است ( كلون جانداري است كه از نظر ژنتيكي درست مانند والد خود است)
  • d. در اين نوع توليد مثل تقسيم ميوز انجام نمي شود.
  • 4- در توليد مثل جنسي :a. دو والد شركت دارد .
  • b. تقسيم ميوز صورت مي گيرد .
  • c. سلول هاي جنسي هاپلوئيد نير توليد مي شود كه با هم ادغام و سلول تخم را به وجود مي آورند.
  • d. به دليل به اشتراك گذاشتن ژن ها از والدين در فرزند ، فرزند دقيقا مشابه يكي ازدو والد نيست.
  • e. توليبد مثل جنسي در يوكاريوت ها مشاهده مي شود.
  • 5- انواع توليد مثل غير جنسي عبارتند از :
  • a. تقسيم شدن كه مثلا در آميب صورت مي گيرد .
  • b. قطعه قطعه شدن كه مثلا در اسپيروژير صورت مي گيرد.
  • c. جوانه زدن كه مثلا در هيدر صورت مي گيرد.
  • 6- بسياري از جانداران بنا به شرايط محيطي ، روش هاي متفاوتي را براي توليد مثل بر مي گزينند. مثلا اسپيروژير علاوه بر قطعه قطعه شدن ، با تقسيم سلول ها و نيز در شرايط نامساعد محيطي ، با توليد مثل جنسي نيز تكثير مي يابد. همچنين هيدر علاوه بر جوانه زدن ، توليد مثل جنسي نيز دارد.

چرخه هاي زندگي در يوكاريوت ها

  • 7- چرخه ي زندگي همه ي جانداران داراي توليد مثل جنسي از يك الگوي اساسي پيروي مي كند و آن تناوب بين دو مرحله ي ديپلوئيدي و هاپلوئيدي است .
  • 8- تفاوت چرخه هاي زندگي در جانداران اين است كه كدام سلول ميوز انجام مي دهد و در چه زماني ميوز رخ مي دهد.
  • 9- در كل سه نوع چرخه ي سلولي وجود دارد 1- هاپلوئيد 2- ديپلوئيد و 3- تناوب نسل ها

چرخه ي زندگي هاپلوئيدي

  • 10- اين نوع چرخه ساده ترين نوع چرخه ها است.
  • 11- در اين چرخه ، سلول هاي هاپلوئيد بيشترين بخش چرخه را تشكيل مي دهند.
  • 12- در اين چرخه ، سلول تخم ( زيگوت ) تنها سلول ديپلوئيد است.
  • 13- در اين نوع چرخه ، جاندار پرسلولي و اصلي داراي سلول هاي هاپلوئيد است.
  • 14- در اين چرخه براي توليد سلول هاي گامت ، تقسيم ميتوز رخ مي دهد.
  • 15- مسير چرخه به اين صورت است كه:
  • a. سلول تخم فوراً ميوز انجام مي دهد و سلول هاي هاپلوئيدي به نام هاگ يا اسپور به وجود مي آيد
  • b. هر اسپور يا هاگ با تقسيمات ميتوزي خود جاندار پر سلولي هاپلوئيد را مي سازند.
  • c. سرانجام بعضي سلول هاي هاپلوئيد جاندار با تقسيمات ميتوزي خود ، گامت هاي هاپلوئيد را به وجود مي آورند.
  • d. گامت ها در فرآيندي به نام هم جوشي به يكديگر ملحق شده و دوباره سلول تخم را مي سازند.
  • 16- اين نوع چرخه زندگي در بسياري از آغازيان ، قارچ ها و جلبك ها مشاهده مي شود. نمونه ي جلبك ها كلاميدوموناس است كه نوعي جلبك تك سلولي است.

چرخه ي زندگي ديپلوئيدي

  • 17- بارزترين ويژگي اين چرخه اين است كه سلول هاي افراد بالغ ، ديپلوئيد هستند.
  • 18- در اين چرخه براي توليد گامت ها تقسيم ميوز انجام مي شود.
  • 19- در اين نوع چرخه تنها سلول هاي هاپلوئيدي ، گامت ها هستند.
  • 20- در اين چرخه ، هاگ توليد نمي شود.
  • 21- اين چرخه در بيشتر جانوران از جمله انسان مشاهده مي شود.
  • 22- مسر چرخه به اين صورت است كه :
  • a. سلول تخم با تقسيمات ميتوزي خود فرد پرسلولي ديپلوئيدي را مي سازد.
  • b. سرانجام بعضي از سلول هاي ديپلوئيد در فرد بالغ ، تقسيم ميوزي انجام داده و سلول هاي گامت را به وجود مي آورند.
  • c. سلول هاي گامت نر و ماده در فرآيندي به نام لقاح با هم تركيب شده و سلول تخم يا زيگوت را يه وجود مي آورند.

چرخه ي تناوب نسل ها

  • 23- اين نوع چرخه در گياهان ، جلبك ها و بعضي از آغازيان مشاهده مي شود.
  • 24- اين چرخه از تناوبي منظم بين دو مرحله ي هاپلوئيدي و ديپلوئيدي برخوردار است.
  • 25- در اين نوع چرخه هم جاندار پر سلولي هاپلوئيدي و هم جاندار پر سلولي ديپلوئيدي مشاهده مي شود.
  • 26- در اين نوع چرخه براي توليد هاگ ها ، تقسيم ميوز و براي توليد گامت ها تقسيم ميتوز صورت مي گيرد.
  • 27- مسير اين چرخه به اين صورت است كه :
  • a. سلول تخم با تقسيمات ميتوزي پي در پي خود جاندار پر سلولي ديپلوئيدي را به نام اسپوروفيت مي سازد.
  • b. سرانجام بعضي سلول هاي ديپلوئيد در جاندار اسپوروفيت ، وارد تقسيم ميوز شده و هاگ ها يا همان اسپور ها را مي سازند.
  • c. هر هاگ با تقسيمات ميتوزي خود جاندار پر سلولي هاپلوئيدي ديگري را به نا گامتوفيت به وجود مي آورد.
  • d. سرانجام بعضي سلول هاي جاندار گامتوفيت ، با تقسيمات ميتوزي خود ، سلول هاي گامت را به وجود مي آورند.
  • e. گامت هاي نر و ماده در طي لقاح با هم تركيب شده و سلول تخم يا زيگوت را به وجود مي آورند.
  • 28- در هر سه نوع چرخه تناوب بين مراحل ديپلوئيد و هاپلوئيد وجود دارد اما تفاوت در اين است كه كدام مرحله به جاندار پر سلولي تبديل مي شود.

بكر زايي

  • 29- بكرزايي نوعي توليد مثل است كه در آن فرد از تخمك لقاح نيافته رشد و نمو مي يابد.
  • 30- در بكر زايي هيچ جاندار نري شركت ندارد .
  • 31- در بكر زايي فرزندان حاصل كاملا شبيه مادرند و در واقع شكل ويژه اي از كلون كردن است كه به توليد مثل جنسي تعلق دارد.
  • 32- بكر زايي در مارها در مارهاي مسني رخ مي دهد كه سال ها دور از نرها زندگي كرده اند .
  • 33- در مورد مارها فرضيه اول اين است كه مار ماده به جاي كروموزوم هاي پدري ، از روي كروموزوم هاي خود ، يك نسخه مي سازد و به اين ترتيب تخمك هاي خود را بارور مي كند ( خود باروري )
  • 34- فرضيه‌ي دوم اين است كه در غيبت طولاني نر ها ، بعضي پيام هاي ناشناخته مثل انواعي از هورمون ها سبب ميشوند تا تخمك تقسيم شود.
  • 35- بكر زايي در بعضي از جانوران مثل قاصدك ها ، سوسمارها و قورباغه ها و زنبور عسل ماده رخ مي دهد.
  • 36- در زنبور عسل ماده از طريق بكر زايي زنبور هاي عسل نر توليد مي شوند.

 

 

نكات فصل هفتم درس زيست شناسي- سوم تجربي - تقسيم ميوز

مقدمه

  • 1- ايجاد گوناگوني در دنياي زنده ، مديون تقسيم سلولي ميوز است.
  • 2- ميوز نوعي تقسيم هسته ي سلول است كه در طي آن تعداد كروموزوم ها نصف مي شود.
  • 3- نتيجه ي تقسيم ميوز سلول هاي تخصص يافته اي كه مسئول توليد مثل هستند مي باشد ( گامت يا هاگ )
  • 4- گامت ها سلول هايي هاپلوئيد هستند ( n ) يعني در آنها يك مجموعه كروموزوم وجود دارد و كروموزوم ها تنها هستند و به صورت جفت نيستند.
  • 5- اگر گامت ها ديپلوئيد مي بودند ، تعداد كروموزوم ها از نسلي به نسل ديگر پيوسته رو به افزايش مي گذاشت.
  • 6- ميوز خود از دو تقسيم پي در پي هسته تشكيل شده است كه به نام هاي ميوز I و ميوز II ناميده مي شود.
  • 7- هر يك از مراحل تقسيم ميوز خود از مراحل پروفاز؛ متافاز ، آنافاز و تلوفاز تشكيل شده است.
  • 8- اينترفاز در مورد ميوز دقيقاً همانند اينترفاز در ميتوز است.

شرح مراحل ميتوز:

  • a. ميوز I :
  • i- پروفاز I : در اين مرحله :
  • أ‌- كروموزوم هاي مضاعف شده ، فشرده و قابل مشاهده مي شوند .
  • ب‌- غشاي هسته تجزيه مي شود.
  • ت‌- كروموزوم هاي همتا كه هر كدام دو كروماتيد دارند ، از طول در كنار هم قرار مي گيرند و ساختار چهاركروماتيدي تتراد را پديد مي آورند.
  • ii- متافاز I : در اين مرحله تترادها به وسيله ي رشته هاي دوك در سطح استوايي سلول رديف مي شوند.
  • iii- آنافاز I : در اين مرحله كروموزوم هاي همتا از يكديگر جدا مي شوند ، اما دو كروماتيد خواهري همچنان در محل سانترومر به هم متصل اند.( كروموزوم هنوز دو كروماتيدي است).
  • iv- تلوفاز I : در اين مرحله :
  • أ‌- كروموزوم ها در دو قطب سلول تجمع مي يابند.
  • ب‌- در بيشتر جانداران در اين مرحله سيتوپلاسم هم تقسيم مي شود و دو سلول جديدي به وجود مي آيد.
  • ت‌- غشاء هسته پديدار مي شود.
  • ث‌- هر يك سلول هاي حاصل وارد ميوز II مي شوند.
  • b. ميوز II :
  • i- پروفاز II : در اين مرحله در اطراف هر هسته ي هاپلوئيد ، رشته هاي دوك تشكيل مي شوند.
  • ii- متافاز II : در اين مرحله كروموزوم هاي دو كروماتيدي در سطح استوايي سلول رديف مي شوند و از طريق سانترومر هاي خود به رشته هاي دوك متصل مي شوند.
  • iii- آنافاز II : در اين مرحله دو كروماتيد هر كروموزوم (كروماتيد هاي خواهري ) از هم جدا مي شوند و به سوي دو قطب سلول مي روند. ( مشابه آنافاز ميتوز)
  • iv- تلوفاز II : در اين مرحله :
  • أ‌- پوشش هسته در اطراف كروماتيد ها تشكيل مي شود.
  • ب‌- دوك از بين مي رود .
  • ت‌- سيتوكينز رخ مي دهد .
  • 9- نتيجه ي ميوز يك سلول ديپلوئيد ، چهار سلول هاپلوئيد است.

تشكيل گامت در جانوران نر و ماده

  • 10- توليد گامت يكي از وظايف اندام جنسي است .
  • 11- فرآيند توليد گامت را ، گامت زايي مي نامند.

ميوز در جانوران نر

  • 12- فرآيندي كه طي آن در جانوران نر ، اسپرم توليد مي شود ، ‌اسپرم زايي مي نامند.
  • 13- اسپرم زايي در اندام جنسي نر يعني بيضه ها رخ ميدهد.
  • 14- در فرآيند اسپرم زايي :
  • a. يك سلول ديپلوئيد بزرگ مي شود و به سلولي نابالغ به نام سلول زاينده تبديل مي شود.
  • b. سلول زاينده ، تقسيم ميوز I را انجام مي دهد و دو سلول به وجود مي آورد كه اسپرم نابالغ ناميده مي شوند و هاپلوئيد هستند.
  • c. هر يك از اين دو سلول ميوز II انجام مي دهند و هر كدام دو سلول( در مجموع چهار سلول ) به وجود مي آورند كه اسپرم تمايز نيافته ناميده مي شود.
  • d. اسپرم تمايز نيافته دچار تغيير هايي شده و داراي سر و تنه و دم شده و سرانجام اسپرم تمايز يافته و كامل را به وجود مي آورد.

سلول زاينده ç اسپرم نابالغ ç اسپرم تمايز نيافته ç اسپرم

  • 15- در اين فرآيند فقط سلول زاينده است كه ديپلوئيد و n2 است و ساير سلول ها ، هاپلوئيد ( n ) هستند.
  • 16- اعتياد به مواد مخدر و الكل ، تماس با پرتو ها و اشعه هايي مثل فرابنفش و X ممكن است در فرايند اسپرم زايي اختلال ايجاد كرده و يا باعث تشكيل اسپرم ها غير طبيعي و در نتيجه عقيمي شوند.

ميوز در جانور ماده

  • 17- فرآيندي كه در جانوران منجر به توليد تخمك مي شود ، تخمك زايي نام دارد.
  • 18- تخمك زايي در اندام جنسي ماده يعني تخمدان ها رخ مي دهد.
  • 19- در تخمك زايي ، بعد از ميوز I ، سيتوكينز ، سيتوپلاسم را به طور نامساوي تقسيم مي كند ، سلولي كه بسيار كوچك است جسم قطبي يا سلول قطبي ناميده مي شود. سلول بزرگتر ميوز II انجام مي دهد و دوباره سيتوكينز به طور نامساوي سيتوپلاسم را تقسيم مي‌كند و در نتيجه سلول كوچكتر در اينجا دومين جسم قطبي ناميده مي شود و سلول بزرگتر كه تقريباً همه‌ي سيتوپلاسم را دريافت كرده است تخمك را به وجود مي آورد.
  • 20- نخستين جسم قطبي نيز ممكن است دوباره تقسيم شود و دو سلول كوچك كه آنها نيز دومين اجسام قطبي ناميده ميشوند به وجود مي آيند.
  • 21- مراحل تقسيم ميوز در جنس ماده نيز مانند جنس ماده است و به صورت زير است.

سلول زاينده ç تخمك نابالغ ç تخمك تمايز نيافته ç تخمك

  • 22- البته در اين مسير اجسام قطبي نيز وجود دارند كه نشان داده نشده اند. همچنين در اين مسير فقط سلول زاينده ديپلوئيد( n2 ) است.
  • 23- اعتياد به مواد مخدر و الكل ، تماس با پرتو ها و اشعه هايي مثل فرابنفش و X ممكن است در فرايند تخمك زايي اختلال ايجاد كرده و يا باعث تشكيل تخمك هاي غير عادي شود.

تغيير در تعداد كروموزوم ها

  • 24- هر يك از كروموزوم هاي بدن ما هزاران ژن دارند.
  • 25- ازآنجا كه ژن ها در رشد و نمو و كاركرد درست بدن ، نقش حياتي دارند ، حضور همه ي آنها - بي كم و كاست - براي تندرستي و سلامتي لازم است.
  • 26- بيشتر افرادي كه حتي يكي از 46 كروموزوم را ندارند ، زنده نمي مانند.
  • 27- ناهنجاري هاي موجود در تعداد كروموزوم ها از روي تجزيه و تحليل كاريوتيپ مشخص مي شود.
  • 28- كاريوتيپ ، تصويري از كروموزوم هاي سلول در حال تقسيم است كه در آن كروموزوم ها بر اساس اندازه و شكل رديف شده اند.
  • 29- در تريزومي 21 يا نشانگان داون در كاريوتيپ مشخص است كه يك كروموزوم 21 اضافي وجود دارد.
  • 30- افراد مبتلا به نشانگان داون ، درجات مختلفي از عقب ماندگي ذهني را نشان مي دهند.
  • 31- نشانگان به مجموعه‌ي نشانه هاي يك بيماري يا يك حالت گفته مي شود.(نكته ي غير امتحاني )
  • 32- نشانگان داون با سن بارداري مادران ارتباط مستقيم دارد به صورتي كه :
  • a. در مادران جوان تر از 30 سال ، اين حالت يك در 1500 تولد است .
  • b. در مادران 30 تا 35 سال ، اين حالت يك در 750 مورد تولد رخ مي دهد و
  • c. در مادران بالاي 45 سال به يك در 16 تولد مي رسد.
  • 33- به دليل بالا ، مادران بارداري كه سن آنها بالاي 35 سال است بايد به انجام آزمايش هاي قبل از تولد كه يكي از آنها تعيين كاريوتيپ جنين است ، آگاه شوند.
  • 34- دليل چنين رويدادي اين است كه هنگام ميوز ، هر كروموزوم بايد از كروموزوم همتاي خود در مرحله ي آنافاز I جدا شود كه به اين حالت جدا شدن كروموزوم ها گفته مي شود. اگر به هر دليلي يك كروموزوم يا بيشتر نتواند به درستي از همتاي خود جدا شود ، آنگاه يكي از دو گامت ، هر دو كروموزوم را با هم دريافت مي كند و گامت ديگر ، هيچ كروموزومي را از آن نوع دريافت نمي كند ، اين رويداد را جدا نشدن يا با هم ماندن كروموزوم ها مي نامند. اگر گامتي كه دو كروموزوم همتا را دريافت كرده است با يك گامت عادي لقاح يابد ، سلول زيگوت ( تخم ) به جاي دو كروموزوم ، سه نسخه از آن كروموزوم را خواهد داشت .
  • 35- جدا نشدن كروموزوم هاي شماره ي 21 منجر به نشانگان داون مي شود.
  • 36- در زن ها بر خلاف مردها كه هميشه اسپرم تازه توليد مي كنند ، همه ي تخمك ها از هنگام تولد در تخمدان موجود است . بنابراين هر چه سن مادر افزايش يابد ، مجموع آسيب هايي كه ممكن است به DNA ي تخمك هاي انها وارد شود بيشتر مي شود. از جمله احتمال با هم ماندن كروموزوم ها.

 

نكات فصل هشتم- درس زيست شناسي- سوم تجربي - ژنتيك و خاستگاه آن- قسمت اول : پژوهش ها مندل

مقدمه

پژوهش هاي مندل

  • 1- انتقال صفات از والدين به فرزندان ، وراثت نام دارد.
  • 2- در حدود بيش از يك قرن پيش كشيش اتريشي به نام مندل ، پژوهش هاي خود را درباره ي وراثت با پرورش انواع مختلف گياهان نخود فرنگي آغاز كرد.
  • 3- از حدود دويست سال پيش از مندل ، كشاورزان انگليسي به پرورش و پژوهش درباره ي گياه نخود مي پرداختند.
  • 4- مندل توانست با كارهاي خود قواعد و قوانيني براي پيش بيني الگوهاي وراثت كشف كند.
  • 5- قوانين مندلي ، پايه ي علم ژنتيك را تشكيل داد.
  • 6- ژنتيك شاخه اي از علم زيست شناسي است كه محققان آن پژوهش درباره ي وراثت را بر عهده دارند.
  • 7- دو عامل به مندل كمك فراوان كردند1- اينكه پدر مندل كشاورز بود و او در كار كشاورزي به پدرش كمك مي كرد و 2- همچنين او در دانشگاه وين به تحصيل علوم و رياضي پرداخت و مهارت تبيين پديده هاي طبيعي را با كمك رياضيات فرا گرفت .
  • 8- نخستين پژوهش مندل ، تكرار آزمايش هاي نايت بود.
  • 9- نايت كشاورز انگليسي بود كه گياهان نخود فرنگي را كه گلبرگ سفيد داشتند با گياهان نخود فرنگي كه گلبرگ ارغواني داشتند ، آميزش داد و دانه هاي حاصل را به دست مي آرود و دوباره مي كاشت.
  • 10- نايت مشاهده كرد كه همه ي گياهان حاصل گلبرگ ارغواني دارند. اما هنگامي كه دو تا از اين گياهان گل ارغواني را با هم آميزش مي داد ، گلبرگ تعدادي ازآن ها ارغواني و تعدادي ديگر سفيد مي شود.
  • 11- آزمايش هاي مندل يك تفاوت اساسي با كارهاي نايت داشت و آن اينكه مندل تعداد گياهان گلبرگ سفيد و گلبرگ ارغواني هر يك از نسل ها را مي شمرد و اعداد به دست آمده را از نظر آماري تجزيه و تحليل مي كرد.

•· چرا مندل گياه نخود فرنگي را براي پژوهش هاي خود انتخاب كرد؟

  • a. گياه نخود فرنگي چند صفت دارد كه هر كدام فقط دو حالت را نشان مي دهند. اين صفات به آساني قابل تشخيص هستند و حد وسط ندارند.
  • b. آميزش دادن گياه نخود فرنگي با يكديگرآسان است. در اين مسير مي توان گياه نخود را به حال خود رها كرد تا خودلقاحي كند و يا اينكه به صورت مصنوعي آن را وادار به دگر لقاحي كرد.
  • c. گياه نخود فرنگي نسبتاً كوچك است ، به آساني پرورش داده مي شود ، زود گل مي دهد و دانه هاي بسيار توليد مي كند
  • 12- خود لقاحي يعني اينكه گامت هاي نر و ماده ي هر گل با هم لقاح يابند براي اين كار كافي است كه دانه ي گرده ي هر گل بر روي كلاله ي مادگي همان گل قرار بگيرد.
  • 13- دگر لقاحي يعني دانه ي گرده ي گلي ديگر ، بر روي كلاله ي مادگي گل مورد نظر قرار بگيرد.
  • 14- مندل براي انجام دگر لقاحي ، دانه هاي گرده ي گل ديگري را كه در نظر داشت بر روي كلاله ي مادگي گلي قرار مي داد كه قبل از رسيدن و توليد دانه ي گرده ، پرچم هاي آن را قطع كرده بود.

منل مشاهده كرد كه صفات به نسبت هاي قابل پيش بيني به ارث مي رسند.

  • 15- نخستين آزمايش مندل ، آميزش مونوهيبريدي ناميده مي شود.
  • 16- آميزش مونو هيبريدي آزمايشي است كه طي آن فقط يك صفت را كه دو حالت دارد ، مورد پژوهش قرار مي گيرد.
  • 17- مندل اين آزمايش را در سه مرحله انجام داد :
  • a. خالص سازي : در اين مرحله مندل به چند گياه نخود فرنگي گلبرگ ارغواني و گلبرگ سفيد اجازه داد تا چند نسل به طور طبيعي و از طريق خود لقاحي آميزش كنند و در اين ميان گياهان غير دلخواه را حذف مي كرد تا زماني كه مطمئن شود كه در صورت ادامه ي خود لقاحي ، فقط گياهاني با همان رنگ گلبرگ به وجود مي آيند . او اين گياهان به دست آمده ي خالص از نظر صفت مورد نظر را والدين ( P ) ناميد.
  • b. مندل دو گياه والد را كه از نظر رنگ گلبرگ متفاوت بودند ، وادار به دگر لقاحي كرد ، او زاده هاي حاصل را نسل اول ( F1 ) ناميد و به مشاهده ي صفات آنها پرداخت.
  • c. مندل سرانجام گياهان نسل اول را به حال خود مي گذاشت تا خود لقاحي كنند و گياهان حاصل از نسل اول را نسل دوم ( F2 ) ناميد و صفات آنها را به دقت بررسي كرد.
  • 18- مندل مشاهده كرد كه در نسل اول همه ي گياهان فقط يكي از صفات والدين را بروز مي دهند و صفت ديگر را ظاهر نمي كنند. مثلاً در مورد رنگ گلبرگ در نسل اول همه ي گياهان داراي گلبرگ ارغواني بودند و صفت گلبرگ سفيد در آنها مشاهده نمي شد.
  • 19- همچنين مندل مشاهده كرد كه در نسل دوم صفتي كه در نسل اول ظاهر نشده بود ، دوباره ظاهر مي شود البته به نسبت خاص 1 در مقابل 3 يعني در نسل دوم به ازاي سه گياه داراي گلبرگ ارغواني ، فقط يك گياه داراي گلبرگ سفيد به وجود مي آمد.
  • 20- مندل اين نسبت ها را از راه شمارش افراد داراي هر حالت صفت مورد نظر در نسل دوم به دست آورد.

 

 

قسمت دوم : نظريه ي مندل

  • 21- نخستين تجربه ي انسان در ژنتيك از هزاران سال پيش با كشتن حيوانات اهلي ضعيف و كم توان براي بر آروده كردن نياز هاي فوري و حمايت از توليد مثل افراد پرتوان و مرغوب و نگهداري از آنها مي باشد.
  • 22- در طول زمان انسان به اين نتيجه دست يافت كه صفات هر فرد ، برآيند يا ميانگيني از صفات والدين است كه به نظريه ي آميختگي صفات معروف است.
  • 23- نظريه ي آميختگي صفات با كارهاي مندل اعتبار خود را از دست داد.
  • 24- مندل پي برد كه هر صفت را در گياه نخود فرنگي دو عامل تعيين مي كند كه يكي از پدر و ديگري از مادر به ارث مي رسند.
  • 25- ما امروزه اين عامل هاي تعيين كنندهي صفات را ژن مي ناميم.
  • 26- هر يك از گامت هاي نر و ماده ، يك عامل مربوط به صفت را حمل و به فرزند مي دهند.

فرضيه هاي مندل

  • 27- مندل نتايج پژوهش هاي خود را در چهار فرضيه خلاصه كرد :
  • a. هر جاندار براي هر صفت خود ، دو آلل دارد كه يكي را از پدرو ديگريرا از مادر دريافت كرده است.
  • b. ژن هاي مربوط به هر صفت ممكن است مشابه هم باشند يا اينكه متفاوت باشند.( امروزه به حالت هاي مربوط به يك صفت ،‌آلل مي گويند)
  • c. پس از لقاح دو آلل متفاوت ، ممكن است يكي از آنها به طور كامل خود را ظاهر كند و ديگري هيچ اثر قابل مشاهده اي از خود بروز ندهد.
  • d. دو آلل مربوط به يك صفت ، هنگام تشكيل گامت از يكديگر جدا مي شوند و هر گامت فقط يكي از آنها را دريافت مي كند.
  • 28- فرضيه هاي مندل ، مبناي نظريه مندل را كه پايه و اساس علم ژنتيك كلاسيك است ، تشكيل مي دهند.
  • 29- مندل عاملي را (آلل ) كه در نسل اول خود را نشان مي دهد ، غالب و عاملي را كه در نسل اول ظاهر نمي شود ، مغلوب ناميده مي شوند.

يافته هاي مندل به زبان امروزي

  • 30- امروزه در ژنتيك ، براي نشان دادن الل ها از حروف استفاده مي شود.
  • 31- براي نشان دادن آلل غالب از حروف بزرگ لاتيني و براي نشان دادن آلل مغلوب از حروف كوچك استفاده مي شود.
  • 32- اگر فردي هر دو نوع آلل غالب و مغلوب را همراه با هم با هم داشته باشد، مي گويند كه اين فرد از نظر آن صفت ناخالص يا هتروزيگوس است.
  • 33- اگر فردي دو آلل مربوط به صفت مورد نظرش مثل هم باشند گفته مي شود كه فرد از نظر آن صفت خالص يا هوموزيگوس است.
  • 34- افراد ناخالص فقط حالت صفت غالب را نشان مي دهند.
  • 35- نوع آلل هايي كه هر فرد دارد ژنوتيپ ناميده مي شود.
  • 36- شكل ظاهري مربوط به هر صفت را فنوتيپ مي نامند.

قوانين مندل

  • a. قانون تفكيك ژن ها : دو آلل مربوط به هر صفت هنگام تشكيل گامت از يكديگر جدا مي شوند.
  • b. قانون جور شدن مستقل ژن ها : هنگام تشكيل گامت ها ، آلل هاي مربوط به هر صفت ، بدون تأثير بر صفات ديگر ، از هم تفكيك و جدا مي شوند.
  • 37- قانون اول مندل يعني قانون تفكيك ژن ها ، توصيف كننده رفتار كروموزوم ها در طي تقسيم ميوز است.
  • 38- ميدانيم كه در ميوز ، كروموزوم هاي همتا از يكديگر جدا مي شوند ؛ پس مي توان گفت كه عامل هاي مندلي يا همان ژن ها بر روي كروموزوم اي همتا قرار دارند و به همين خاطر براي هر صفت دو آلل داريم.
  • 39- قانون دوم مندل از طريق آزمايش دي هيبريدي به دست آمده است.
  • 40- آميزش دي هيبريدي ، آميزشي است كه در آن به چگونگي وراثت دو جفت صفت كه هر كدام دو حالت متقابل دارند توجه مي شود.
  • 41- در آميزش دي هيبريدي مندل به اين نتيجه رسيد كه در آميزش ها و وراثت آنها صفت هاي مختلف هيچ اثري بر روي همديگرندارند.
  • 42- قانون دوم فقط درباره ي ژن هايي درست است كه روي كروموزوم هاي مختلف قرارداشته باشند. ( يعني روي كروموزوم هاي همتا نباشند)
  • 43- امروزه معلوم شده است كه ژن ها ، بخش هيي از مولكول DNA هستند و DNA بخش اصلي كروموزوم ها را تشكيل مي دهد و كروموزوم هاي هر فرد از والدين او به ارث مي رسند.

قسمت سوم : احتمال و وراثت

  • 44- مربع پانت يكي از مناسب ترين روش ها براي پيش بيني نسبت زاده هاي حاصل از آميزش ها است.
  • 45- مربع پانت ، جدولي است كه در آن نتايج حاصل از آميزشي دلخواه را با در نظر گرفتن همه ي حالت هاي ممكن نشان مي دهد.
  • 46- ساده ترين حالت جدول پانت داراي چهار خانه است كه انواع گامت هاي يكي ازوالدين را در بالاي جدول به صورت افقي و انواع گامت هاي والد ديگر را درسمت راست يا چپ جدول به صورت عمودي مي نويسيند و در هر خانه ي جدول دو حرف را مي نويسند كه مجموع آلل هاي گامت هاي نر و ماده را نشان ميدهد. ( شبيه به جدول ضرب)
  • 47- مربع پانت براي پيشبيني نتايج حاصل از آميزش هاي دلخواه در كشاورزي و دامپروري كاربرد وسيع دارد. اما فقط احتمال را نشان مي دهد.

چگونه ژنوتيپ را تعيين مي كنيم؟

  • 48- گاهي پيش مي آيد كه ما مي خواهيم بدانيم جانداري كه صفت غالب را نشان مي دهد ، خالص است يا ناخالص؟ ، براي اين مورد از آميزش آزمون استفاده مي شود.
  • 49- در آميزش آزمون جاندار داراي فنوتيپ غالب را با جانداري كه فنوتيپ مغلوب دارد آميزش مي دهيم . اگر نيمي از زاده ها فنوتيپ غالب و نيمي ديگر فنوتيپ مغلوب را نشان دادند ، جاندار مورد نظر ناخالص است و اگر همه ي زاده ها فنوتيپ غالب را نشان دادند ، جاندار مورد نظر خالص است.

پيش بيني نتايج آميزش ها با كمك حساب احتمال

  • 50- حساب احتمال به ما كمك مي كند تا اختمال وقوع پيش آمدي خاص را با اطمينان بيشتري محاسبه كنيم.
  • 51- پيش آمدهايي در احتمال مورد بررسي قرار مي گيرند كه تصادفي باشند يعني گاهي رخ دهند و نه هميشه و نيز عامل رخ دادن يا رخ ندادن آن بر ما معلوم نباشد و يا اينكه ما در رخ دادن و يا رخ ندادن آن دخالت نكنيم.
  • 52- مثلاً در پرتاب سكه ، احتمال رو يا پشت آمدن يك رخداد تصادفي است.

 

n(A)

=

تعداد اعضاي A

P(A)=

n(S)

تعداد اعضاي S

  • 53- احتمال وقوع يك پيش آمد A برابر است با
  • 54- اين فرمول به زبان عادي به صورت زير است.

 

تعداد حالت هاي مساعد

= احتمال وقوع يك پيش آمد

تعداد حالت هاي ممكن

 

 

 

  • 55- از فرمول بالا مي توان براي محاسبه ي احتمال وجود يك آلل خاص در گامت مورد نظر استفاده كرد.
  • 56- چون براي هر صفت در نخود فرنگي دو آلل داريم و هر گامت فقط يكي ازآنها را دريافت مي كند ، بنابراين احتمال وجود هر گدام ار آلل ها در يك گامت برابر با است.

احتمال وقوع دو پيش آمد تصادفي به طور همزمان

  • 57- پيش آمدهايي كه وقوع يكي در وقوع ديگري تأثير نداشته باشد ، پيش آمدهاي مستقل ناميده مي شوند.
  • 58- احتمال وقوع دو پيش آمد مستقل به طور همزمان برابر است با حاصلضرب احتمال وقوع هر يك از انها به تنهايي.
  • 59- مثلاً دو سكه را همزمان با هم بالا مي اندازيم ، احتمال آمدن همزمان دو پشت مي شود
  • 60- اكنون با استفاده از اين اصول احتمالات مي توانيم ، حاصل آميزش ها را و احتمال هر حالت را محاسبه كنيم.
  • 61- مثال : از آميزش يك فرد ناخالص با يك فرد خالص مغلوب ، احتمال به وجود آمدن يك فرد ناخالص چقدر است؟

فرد ناخالص را مي توانيم به صورت Aa نشان دهيم ، همچنين فرد خالص مغلوب را به صورت aa ، فرد ناخالص دو نوع گامت توليد مي كند كه احتمال هر نوع گامت 50% يا است ، فرد خالص مغلوب 100% گامت هايش داراي آلل a خواهند شد . حال ما به دنبال حالت خالص غالب يعني Aa هستيم . بنابراين احتمال هر كدام از اين گامت ها را در هم ضرب مي كنيم. يعني احتمال گامت داراي آلل A × احتمال گامت داراي آلل a كه مي شود يعني 50% احتمال دارد كه فرد حاصله ناخالص باشد. يعني از هر دو فرد جديد احتمالاً يكي از آنها ناخالص است.

استفاده از دودمانه براي بررسي وراثت صفات

  • 62- دودمانه يك طرح است كه نحوه ي توارث يك صفت را در طي چند نسل از يك خانواده ببررسي مي كند.
  • 63- از دودمانه براي بررسي توارث صفات غير عادي و ناهنجاري هاي ژني استفاده مي شود.
  • 64- در دودمانه قراردادهايي استفاده مي شود كه بعضي ازانها عبارتند از :
  • a. براي نشان دادن مرد از مربع و براي نشان دادن زن از دايره استفاده مي شود.
  • b. براي نشان دادن بيماري فرد از مربع يا دايره ي رنگي استفاده مي شود.
  • c. براي نشان دادن ازدواج از خط افقي اسفاده مي شود.
  • d. براي نشان دادن نسل بعد (فرزندان ) از خطوط عمودي استفاده مي شود.
  • e. فرزندان به ترتيب سن از چپ به راست مرتب مي شوند. ( سمت چپي مسن تر است)
  • f. در دودمانه به فردي ناقل گفته مي شود كه داراي آلل هاي مولد ناهنجاري ژني هستند ، اما فنوتيپ آن ناهنجاري يا غير عادي بودن را نشان نمي‌دهند.
  • 65- پژوهشگران ژنتيك از دودمانه اطلاعاتي مربوط به صفات 1- وابسته به جنس و اتوزومي 2- غالب و مغلوبي آلل ها 3- خالص يا ناخالص بودن افراد به دست مي آروند.

اتوزومي يا وابسته به جنس

  • 66- صفاتي اتوزومي هستند كه ژن هاي آنها روي كروموزوم هاي اتوزوم (غير جنسي ) قرار داشته باشند.
  • 67- صفاتي وابسته به جنس هستند كه ژن هاي آنها روي كروموزوم هاي جنسي ( درانسان X , Y ) قرار داشته باشند.
  • 68- صفات وابسته به جنس درزن و مرد به شيوه هاي مختلف ظاهر مي شوند.
  • 69- بسياري از صفات وابسته به جنس مغلوب هستند.

غالب يا مغلوب :

  • 70- اگر صفتي اتوزومي و غالب باشد ، همه ي افرادي كه آن صفت را نشان مي دهند بايد پدر يا مادري داراي آن صفت داشته باشند.
  • 71- اگر صفتي مغلوب و اتوزومي باشد ، ممكن است پدر و مادرش هر دو در ظاهر آن صفت را نداشته باشند.

خالص يا ناخالص :

  • 72- اگر فردي در يك صفت اتوزومي خالص غالب و يا ناخالص باشد ، فنوتيپ او غالب است و اگر فردي خالص مغلوب باشد ، او فنوتيپ مغلوب را نشان خواهد داد.

قسمت چهارم - رابطه ي غالب و مغلوبي مربوط به همهي آلل ها نيست

  • 73- بعضي الگو هاي توليد مثلي از الگوي مندلي تبعيت نمي كنند كه مهمترين اها عبارتند از :
  • a. صفاتي كه تحت اثر چند ژن هستند.
  • b. صفاتي كه حالت غالب ناقص دارند.
  • c. آلل هايي كه همزمان با هم اثر خود را نشان مي دهند.( حالت هم تواني)
  • d. آلل هاي چند گانه.
  • e. صفات تحت اثر محيط.
  • 74- صفاتي كه تحت اثر چند ژن قرار دارند ، صفات چند ژني ناميده مي شوند.
  • 75- در حالت صفات چند ژني ، اين چند ژن ممكن است روي يك كروموزوم باشند يا اينكه روي كروموزوم هاي مختلف پراكنده باشند.
  • 76- صفاتي مثل رنگ چشم ، طول قد ، وزن بدن ، رنگ مو ، و رنگ پوست از نوع چند ژني هستند.
  • 77- حالتي كه در آن رابطه غالب و مغلوبي نيست و فرد ناخالص (هتروزيگوس) حالت حد واسط را نشان مي دهد ، غالب ناقص ناميده مي شود.
  • 78- مثال اين حالت در رنگ گلبرگ گل ميموني و نيز حالت موي انسان مشاهده مي شود.
  • 79- در مورد گل ميموني از آميزش گل ميموني با گل قرمز با گل ميموني با گل سفيد ، همه ي نتايج داراي گل صورتي خواهند شد.
  • در مورد گل ميموني آلل رنگ قرمز با R و آلل رنگ سفيد با W نشان داد مي شود.
  • 80- در مورد موي انسان از آميزش فردي با موي مجعد با فرد داراي موي صاف ، فرزندان داراي موي موج دار خواهند شد.
  • 81- هم تواني نوعي رابطه ميان دو آلل است كه طي آن اثر هر دو آلل همراه با هم ظاهر مي شوند.
  • 82- تفاوت هم تواني با غالب ناقص اين است كه در غالب ناقص حالت حد واسط ظاهر مي شود ولي در هم تواني هر دو فنوتيپ با هم ظاهر ميشود.
  • 83- مثال براي حالت هم تواني ، آميزش اسب با موي قرمز با اسب داراي موي سفيد است كه كره اسب حاصل هم موهاي قرمز و هم موهاي سفيد دارد.
  • 84- بعضي ژن ها داراي بيش از دو آلل هستند كه به اين گونه صفات حالت چند آللي گفته مي شود.
  • 85- مثال حالت چند آللي ،‌ ژن گروه خوني انسان است كه سيستم ABO ناميده مي شود و داراي سه آلل IA , IB , i است.
  • 86- IB و IA هر دو نسبت به i غالب هستند ، اما نسبت به يكديگر ربطه ي هم تواني دارند.
  • 87- با توجه به اين آلل ها و رابطه هاي آنها با هم در كل 6 ژنوتيپ و 4 فنوتيپ از نظر گروه خوني به وجود مي آيد. ( جدول پانت صفحه ي 181)
  • 88- فنوتيپ بعضي صفات تحت اثر محيط قرار مي گيرد.
  • 89- مثلا رنگ گل هاي گياه ادريسي تحت اثر PH خاك قرار مي گيرد. گياه ادريسي در خاك هاي اسيدي گل هاي آبي و در خاك هاي خنثي گل هاي صورتي توليد مي كند.
  • 90- همچنين رنگ موهاي روباه قطبي نيز تحت اثر دماي محيط قرار دارد. گرماي تابستان سبب ساخته شدن آنزيم توليد كننده رنگيزه و تغيير رنگ موها از سفيد در زمستان به قهوه اي در تابستان مي شود.
  • 91- در انسان نيز صفاتي مثل قد و رنگ پوست تحت اثر محيط هستند.

بيماري هاي وراثتي انسان

  • 92- بيماري هاي وراثتي بيماري هايي هستند كه فرد ژن آنها را از يكي از والدين يا هر دوي انها دريافت مي كند.
  • 93- عامل اكثر بيماري هاي وراثتي آلل هاي مغلوب هستند.
  • 94- افراد ناخالص كه داراي فقط يك الل مغلوب هستند در ظاهر سالم اند اما در واقع ناقل هستند و ممكن است آلل مولد بيماري را به فرزند خود منتقل كنند.

تالاسمي

  • 95- تالاسمي نوعي كم خوني ارثي است كه در اثر اختلال در توليد هموگلوبين افراد ايجاد مي شود.
  • 96- دو نوع تالاسمي وجود دارد ، تالاسمي مينور ( خفيف) و تالاسمي ماژور (شديد)
  • 97- افراد داراي تالاسمي مينور ( Cc ) معمولا سالم هستند. اگر چه بعضي از آنها ممكن است كم خوني خفيفي داشته باشند. بيشتر اين افراد از بيماري خود اطلاع ندارند .
  • 98- براي تشخيص تالاسمي مينور از آزمايش خون استفاده مي شود.
  • 99- گلبول هاي قرمز اين افراد معمولا كوچكتر از گلبول قرمز در افراد عادي است.
  • 100- فرزندان مبتلا به تالاسمي ماژور ( cc ) از پدران و مادراني متولد مي شوند كه هر دو مبتلا به تالاسمي مينور هستند. ( احتمال 25% )
  • 101- در مغز قرمز استخوان افراد مبتلا به تالاسمي ماژور ، هموگلوبين به اندازه ي كافي ساخته نمي شود.
  • 102- افراد داراي تالاسمي ماژور در هنگام تولد عادي هستند اما در سه تا هجده ماهگي دچار كم خوني مي شوند و به اين خاطر رنگ پريده اند و خوب نمي خوابند و خوب غذا نمي خورند .و اگر درمان نشوند و تحت مراقبت نباشند در خطرند.
  • 103- براي جلوگيري از تولد افراد مبتلا به تالاسمي ماژور در هنگام ازدواج مشاوره ي ژنتيك و آزمايش خون زن و مرد انجام مي گيرد و به افراد داراي تالاسمي مينور توصيه مي شود از ازدواج با هم پرهيز كنند.
  • 104- كم خوني وابسته به گلبول هاي قرمز داسي شكل :
  • 105- عامل اين بيماري وراثتي آلل مغلوبي است كه موجب كمبود هموگلوبين مي شود.
  • 106- بعضي گلبول هاي قرمز اين افراد به خاطر داشتن نوع ناقصي از هموگلوبين داسي شكل مي شوند.
  • 107- اين گلبول ها نمي توانند به خوبي اكسيژن را جابجا كنند و همچنين به علت چسبيدن به ديواره ي رگ ها ، جريان خون را دچار مشكل مي‌كنند.

هموفيلي

  • 108- آلل مغلوب هموفيلي روي كروموزوم جنسي X قرار دارد و هموفيلي نوعي بيماري وابسته به جنس است.
  • 109- كروموزوم Y آللي براي اين صفت ندارد.
  • 110- خون افراد مبتلا به هموفيلي ، در موقع لزوم منعقد نمي شود بنابراين اين افراد در خطر خون ريزي بيش از حد و مرگ هستند.

بيماري هانتينگتون :

  • 111- عامل اين بيماري آللي غالب و اتوزومي است ( روي كروموزوم ها غير جسي)
  • 112- نخستين نشانه هاي اين بيماري در سنين 30 تا 50 سالگي بروز مي كند كه عبارتند از كاهش توان كنترل ماهيچه ها ، گرفتگي ماهيچه اي ، فرامو.شي و سرانجام مرگ .
  • 113- چون اين بيماري در سنين بالاي 30 سال خود را نشان مي دهد احتمال انتقال آلل به فرزندان زياد است.

شناسايي و درمان بيماري هاي وراثتي

  • 114- فردي كه در خانواده ي خود بيماري وراثتي دارد بايد قبل از ازدواج و پدر و مادر شدن مشاوره ي ژنتيك انجام دهد.
  • 115- مشاوره ي ژنتيك نوعي راهنمايي پزشكي است كه در مورد وجود بيماري وراثتي در افراد و فرزندان آنها داده مي شود.
  • 116- بعضي از بيماري هاي وراثتي در صورت اقدام به موقع ، قابل درمان هستند.
  • 117- مثلا اگر كمي بعد از تولد بيماري به نام فنيل كتونوريا در كودك تشخيص داده شود ، به كودك غذايي داده مي شود كه مقدار كمي فنيل آلانين دارد و در اين صورت عوارض بيماري به وجود نمي آيد.
  • 118- آزمون بيماري فنيل كتونوريا بسيار آسان و كم هزينه است در بيمارستان ها و زايشگاه هاي بسياري كشورهاي پيشرفته ، همه ي نوزادان را از نظر دارا بودن عامل اين بيماري مورد آزمون قرار مي دهند.
  • 119- در بيماري فنيل كتونوريا ، آنزيمي كه اسيد آمينه ي فنيل آلانين را به اسيد آمينه ي تيروزين تيديل مي كند وجود ندارد ، بنابراين در اثر تجمع محصولات حاصل از متابوليسم غير عادي فنيل آلانين در بدن ، در فرد عقب افتادگي ذهني به وجود مي آيد.

 

 

 


نظرات شما عزیزان:

بهار
ساعت17:49---5 فروردين 1392
دستتون درد نکنه همون چیزی که می خواستم پیدا کردم

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







نويسنده : ali | تاريخ : پنج شنبه 4 اسفند 1390برچسب:, | نوع مطلب : <-PostCategory-> | يک نظر
» عناوين آخرين مطالب